نویسنده: کالین ا. رُنان
مترجم: حسن افشار



 

در زمانی که سکنا گزینی های اولیه همراه با شکلی از زراعت در امریکای میانه آغاز می شد، سرخپوستان آمریکای جنوبی در حال استقرار در مناطقی از کوه های آند بودند که اکنون خاک شیلی و پرو را تشکیل می دهد. نخستین کوچ نشین های ساحلی در حدود سال 3500 پیش از میلاد پی ریزی شد. مردمانشان با تور یا با قلاب و ریسمان از دریا ماهی می گرفتند. محصولی چند - لوبیا، کدوی حلوایی، پنبه، فلفل قرمز - کشت می شد. در زمانی بین سال های 2100 و 1800 پیش از میلاد، ظروف سفالی ساخته می شد و بافندگی انجام می گرفت. سپس، در سال های میان 1400 و 1000 پیش از میلاد، آغازهای یک تمدن - تمدن چاوین - در چاوین دهوانتار(1) برای ما به جا گذاشته شد. از این تمدن، معابدی یافت شده است با صحن هایی از سنگ و دیوارهایی رج به رج از سنگ، و با کندویی از دالان ها و اتاقک ها در سطوح مختلف با مجراهایی برای تهیه. این معابد - که مراکزی آیینی بوده اند - از ذوق فراوانی در معماری حکایت می کنند. در یکی از آن ها، نوری طبیعی از مجرایی تعبیه شده بر نقش برجسته سطح لوحی سفید از سنگ خارا می تابد که 4/6 متر (15 پا) بلندی دارد؛ و این «خدای خندان»، در قالب انسانی که بر سر به جای مو مار دارد و در آرواره بالا دو دندان نیش بزرگ، هنوز هراس انگیز و پرابهت است.
تمدن چاوین نیز پی آیندگان خود را داشت - هواری و تیاهواناکو - گرچه اینان بعدها آمدند و ما را به دوره بین سال های 200 پیش از میلاد و 1000 میلادی می برند. هر چند پیش از آن که عمر اینان به سر رسد، تمدن اینکا پا به عرصه هستی گذاشته بود؛ و این بزرگ ترین تمدن امریکای جنوبی تا هنگام کشف امریکا بود. اینکا حتی در مراحل اولیه پیدایشش ممیزات برجسته ای داشت: صورت گربه ای که وسیعاً در تزیینات به کار می رفت؛ و فلزکاری در طیفی گسترده، از جمله جوشکاری و لحیم کاری طلای چکش خورده نازک، ساخت زیورآلات و سرنیزه هایی از مس، قالب ریزی نقره، و تهیه آلیاژهای مختلف، قالب سازی مومی شناخته بود و در سال 600 میلادی مومیاگری نیز انجام می گرفت. دو قرن پس از آن، تمدن اینکا را می شد دارای تکنولوژی قابل ملاحظه ای دانست. اینکاها آبیاری و مهار آب ها را در سطحی وسیع تر از پیشینیان خود انجام می دادند. آنان روشی برای سنگ کاری بدون ملاط در ساختمان ابداع کردند، استفاده از اهرم را آموختند، و استفاده از ابزارهای فلزی دیگر را رواج دادند. آنان برای توزین از ترازوی شاهین دار استفاده می کردند. ولی به رغم مهارت خود در مکانیک، هرگز به اصول بنیادین آن نیندیشیدند. هر اختراع، راه حل مسئله ای خاص بود، نه دعوتی برای شکل دادن علم مکانیک.
اینکاها اوزان و اندازه های یکنواختی داشتند که همانند همه مقیاس های اولیه مبتنی بر اعضای بدن انسان بود. از آن ها یکی وجب و دیگری دو دست کشیده به طرفین بدن بود (2) که چوب هایی به طول معادل آن ها در اندازه گیری زمین ها به کار می رفت. برای فاصله ها قدم بود و «توپو» معادل 6000 قدم (7/2 کیلومتر یا 4 مایل). بیشترین مورد استفاده توپو در شبکه گسترده جاده ها بود که درسده پانزدهم از دو جاده اصلی تشکیل می شد، یکی ساحلی به طول تقریبی 3600 کیلومتر (2200 مایل) و دیگری داخلی به موازات کوه های آند و به همان طول. این جاده ها فقط برای استفاده مسافران پیاده و حیوانات بارکش بود، چون اینکاها هیچ وسیله نقلیه چرخداری نداشتند.
نزد اینکاها نیز چون در میان پاره ای تمدن های امریکای میانه، قربانی کردن انسان و حیوان رواج داشت. انسان به ویژه در وقتی که فاجعه ای ملی چون قحطی یا طاعون روی می نمود قربانی می شد، ولی (ظاهراً) بدون آن سنگدلی که مایاها و آزتک ها از خود نشان می دادند - برای اینان مهم بود که وقتی انسانی قربانی می شود، کار بدون نقص انجام گیرد. خورشید پرستش می شد، و نیز اجرام آسمانی دیگر. نقره را «اشک ماه» می گفتند؛ و آن صورت فلکی را که ما بر بط (لیر) می خوانیم آنان لاما(3) می دیدند و در همه مواقع به کمک می طلبیدند. در پیوند نزدیک با عبادت و زراعت آنان تقویم اینکاها بود که درباره آن هنوز بسیار مانده است که کشف شود. با این حال، نظر کنونی این است که آن ها هم تقویمی قمری داشته اند و هم تقویمی بر پایه فصول. آن چه نامعلوم است چگونگی ارتباط این دو با یکدیگر است. اما دستکم در یک منطقه اینکا تقویم موسمی، هر سه سال یک بار، با یک تقویم قمری 13 ماهه ترکیب می گشت و دو تقویم به این صورت تقریباً همگام می شدند. سال موسمی 12 ماه داشت و هر ماه دارای سه هفته ده روزه بود. پنج روز هم برای مهم ترین مراسم مذهبی اینکا افزوده می شد که ایام سال را به 365 روز می رسانید. سال با انقلاب تابستانه آغاز می شد که در ماه دسامبر اتفاق می افتاد - زیرا رشته کوه آند در نیمکره جنوبی واقع است. رصدهایی که برای تعیین وقت انقلاب انجام می شد، از بالای سکوی بلندی در وسط میدان بزرگ شهر کوسکو با استفاده از نشانه هایی از پیش آماده شده صورت می گرفت.
یکی از اختراعات اینکاها که هنوز هم در برخی مناطق آند به کار می رود، وسیله ای به نام کیپو برای شمارش است. این وسیله از یک ریسمان اصلی و تعدادی (معمولاً 48) ریسمان بسته به آن با رنگ های گوناگون تشکیل می شود. گروه هایی که به ریسمان های آویزان زده می شود نماینده اعداد است. دورترین گره از ریسمان اصلی بر مرتبه یکان دلالت دارد، گره نزدیک تر بر مرتبه دهگان، و الخ. نبود گره به معنی صفر است. کیپو وسیله ساده و مفیدی برای شمارش است، ولی انجام محاسبات با آن زحمت زیادی می خواهد.

پی نوشت ها :

1. Chavin de Huantar
2. وجب )handspan) معادل 9 اینچ و دو دست کشیده (fathom) معادل 6 فوت.
3. قسمی شتر کوچک و بی کوهان در امریکای جنوبی - فرهنگ کوچک انگلیسی - فارسی حییم، 1354.

منبع: ا. رنان، کالین؛ (1366)، تاریخ علم کمبریج، حسن افشار، تهران: نشر مرکز، چاپ ششم 1388.